در قسمت قبل گفتیم،ازآنجا که آموزش وپرورش دربین راه کارسوم وچهارم قرار داشت،نه حاضربود شرایط جدید را بپذیرد( ویا درک کند)،بنابراین، به نوعی وضعیت خاص دچار شد .دراین وضعیت ،ازیک طرف احساس می کرد نهادهای موثر جامعه که اتفاقا نبض مالی آموزش وپرورش در دست آنها بود توجه جدانی به آنان نداشت واز سوی دیگر هر چه در صحبت های شفاهی مقامات می نگریست ،تعریف وتمجید وباب سخن از اهمیت خودش می دید واز دیگر سو، گذشته ی توام با احترام وغرور خود را به یاد داشت که قبلا معلم وآموزش وپرورش چه جایگاهی داشت ،ناچارمبتلا به دونوع عارضه گشت:"عارضه خودشیفتگی گروهی" وعارضه" شیزوفرنی اجتماعی وتاریخی".
دراین بخش،به توضیح خودشیفتگی گروهی می پردازیم:
ادامه مطلب ...
باسلام خدمت دوستان گرامی
تاکنون چهار حالت از حالاتی را که می توان برای تعارض"تغییر برای عدم تغییر"تصورکرد، ذکر کردم.امروز می خواهم حالت پنجم را ذکر کنم.
حالت پنجم: "همانند حالت چهارم اکثریت قریب به اتفاق می دانند واعتقاددارند تغییر درآموزش وپرورش برای افزایش کارآمدی وانطباق با تحولات پیرامونی لازم است،اما به قدری برای خود خط قرمز می بینند که امکان تغییر را در حدود بسیار جزیی دانسته وتا خط قرمز بیشتر نمی توانند پیش بروند".
البته دراینکه این خط قرمزها چگونه ترسیم می شود جای بحث وتامل فراوان وجوددارد.عده ای ریشه این خط قرمزها رادرون
ادامه مطلب ...