یادداشت های آقای معاون

آموزش وپرورش-عقلانیت-مسایل اجتماعی(درج و یا انتشارمطالب با ذکر منبع بلامانع است)

یادداشت های آقای معاون

آموزش وپرورش-عقلانیت-مسایل اجتماعی(درج و یا انتشارمطالب با ذکر منبع بلامانع است)

ثبات یا تغییر-بخش ششم



سلام بردوستان عزیز
در پنج بخش قبلی ،سه حالت متصور برای حالت "تغییریرای عددم تغییر"راذکر کردم ومقداری درباره آنها صحبت کردم.امروز می خواهم پیرامون حالت چهارم مطالبی رابیان نمایم.
حالت چهارم:برخلاف حالت های اول تا سوم که هیچ یک از بخش ها با تغییرات اساسی موافق نبودند وبرای عبورازآن سعی می کردند تاباتغییرات زیاددر مسئولین بخش های مختلف،تغییری اساسی درسیستم ایجادنشود،در حالت چهارم می توان صورتی دیگر متصورشد وآن اینکه:"اتفاقا همه درآموزش وپرورش وضعیت موجود را غیرکارآمد می دانند ومدافع تغییرات اساسی هستند اما معنا ومفهوم تغییررا درک نمی کنند ویا به عبارت بهتر برداشت نادرست از تغییر دارند".
دراین حالت ،شکل مساله به این صورت است که چون تصور درست ،عمیق،اساسی ونوآورانه از تغییر وجود ندارد افراد می انگارند که برای خلاصی از این وضعیت غیرکارآمد باید به تغییر دست زد اما تغییر در چه سطحی؟ جواب وبرداشت اینان این خواهد بود که می توان با تغییر مسئولین فعلی تغییرات را در آموزش وپرورش ایجاد نمود.
ویا اینکه شاید سخنان بسیاری ...بسیاری از مدیران عالیرتبه ،واقعا از سرصداقت ودلسوزی بوده وعمیقا فکر می کنند درپی تغییر و"طرحی نودرانداختن" هستند.بنابراین فکر می کنند اگر کلیاتی از آموزش وپرورش مطلوب در ذهن داشته وعده ای نیز با آنان دراین کلیات همنوایی کنند وعده ای دیگر با آن مخالفت ورزند،پس باید همنوایان بیایند وناسازگاران بروند.
دراین وضعیت میزان همنوایی ودرجه سازش نغمه ها با آن کلیات تعیین کننده میزان نزدیکی ویا دوری به نوازنده تغییرات است.هر چه سازش وتطابق گفته ها بیشتر ،به همان میزان ارج وقرب بیشتر وهر اندازه سازش کمتر وشاید مخالفتر به همان اندازه دورتر ومغضوب تر.
دراین حالت ،چند ویژگی وجود دارد:اول اینکه،تغییرات در حد کلیات مطرح می گردد وبیشتر به آرزوها وآمال وآرمان های نوازنده مربوط ا ست وچون معمولا نوازنده آهنگ تغییرات معمولا به یکباره انتخاب می شود ،اونیز دوراه بیشتر ندارد:یااینکه آمال وآرزوها ودیدگاههای غیرتخصصی خودرابه عنوان تغییرات مطرح کند ویا اینکه دست به دامن عده ای متخصص وبه ظاهر عالم آموزش وپرورش گردد ناشاید ازآنها مشاوره گیرد.اما نکته جالب دراینجاست که نمی دانم چرا همیشه در هر دوره وزمانی با هر نظام اندیشگی خاص وعمدتا مغایر با نظام اندیشگی های دیگر هر که نوازنده می شود با یک عده به خصوص مشاوره می کند.اگر روزی گفتمان آرمان گرایی رادیکال در جامعه وجود دارد همان کسی مشاور است که در دوران گفتمان سازندگی مشاوراست .وباز هم آنانی در نظام گفتمانی اصلاح طلبی مشاورند که در دوره تحول خواهیی اصول گرایانه مشاورند.گویی چنان است که همان گونه که وضعیت کلی آموزش وپرورش "ثابت" است به همان گونه مشاوران نیز به گونه ای ثابت هستند که با هر نظام اندیشگی وگفتمانی ساز گارند.آنانی که دستی درتاریخچه آموزش وپرورش دارند به خوبی می دانند که همیشه متخصصان مشاوره دهنده به همه وزراء از تعداد انگشتان دست تجاوز نکرده وهمان گونه که اسامی انگشتان دست ثابت است اسامی همین علما نیز ثابت است .
البته نمی دانم این چگونه تخصصی است که با همه فلسفه ها همخوانی دارد وبرای همه گفتمان های گاه کاملا مغایر برنامه می نویسد.شاید راز آن در دانستن راز" چگونه کوک کردن ساز است " که باساز هرنوازنده تغییری می تواند هماهنگ باشد.
پس دراین وضعیت این افراد مشاوره نمی دهند بلکه آن گونه که نوازنده می نوازد اینان فقط به آن رنگ ولعاب تازگی و نوآوری داده ومدام از تغییرات اساسی می گویند.در حالی که واقعا عقاید علمی خودرابیان نمی نمایند بلکه عقاید کلی وغیر تخصصی را رنگ علمی می دهند .چون می دانند اگر کاری غیراین کنند ،خود،مشمول تغییر،می شوند .پس اسم تغییر می گذارند تا خود بمانند.
اما نتیجه این به ظاهر برنامه ها وطرح ها نیز چون مبتنی بردانایی وکارشناسی نیست منجر به تغییر برای عدم تغییر" می شود.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد